با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید
به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين
وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد
و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
اصفهانيها را مي شه با پنج خصلت شناخت - پوشيدن شلوار راه راه بعضا آبي و سفيد در منزل - وقتي بستني ميخورند در آن را مي ليسند - وقتي نوشابه ميخورند پس از خوردن هر قلپ به شيشه نوشابه نگاه ميکنند - آدرس دادن با کلمات بارزي همچون برو جلو ، صد متر برو جلوتر، هميجا ، همين بغل همراه هست و شما هيچوقت اصطلاح بر گرد عقب را نمي شنويد به دليل آن که حالش را ندارند سر را به عقب برگردانند و آدرس دهند
زن مدل رم (RAM): از دل برود هر آن که از ديده برفت!
زن مدل ويندوز: همه ميدونن که هيچ کاري رو درست انجام نميده، ولي کسي نميتونه بدون اون سر کنه!
زن مدل اکسل: ميگن خيلي هنرها داره ولي شما فقط براي چهار نياز اصليتون ازش استفاده ميکنين!
زن مدل اسکرين سيور: به هيچ دردي نميخوره ولي حداقل حوصله آدم باهاش سر نميره!
زن مدل سِروِر (Server): هر وقت لازمش دارين مشغوله!
زن مدل مولتيمديا: کاري ميکنه که چيزهاي وحشتناک هم خوشگل بشن!
زن مدل سيدي درايو: هي تندتر و تندتر ميشه!
زن مدل ايميل: از هر ده تا چيزي که ميگه، هشتتاش بيخوده!
زن مدل ويروس: به نام «عيال» هم معروفه. وقتي که انتظارش رو ندارين، از راه ميرسه، خودش رو نصب ميکنه و از همه منابعتون استفاده ميکنه. اگر سعي کنين پاکش کنين، يک چيزي رو از دست ميدين، اگه هم سعي نکنين پاکش کنين، دار و ندارتون رو از دست ميدين
دبير ديني : عشق يك موهبت الهي است. دبير ورزش : عشق تنها توپي است كه اوت نمي شود. دبير شيمي : عشق تنها اسيدي است كه به قلب صدمه نمي زند. دبير اقتصاد : عشق تنها كالايي است كه از خارج وارد نمي شود. دبير ادبيات : عشق بايد مانند عشق ليلي ومجنون محور نظامي داشته باشد. دبير جغرافي : عشق از فراز كوه هاي آسيا تيري است كه بر قلب مي نشيند. دبير زيست : عشق يك نوع بيماري است كه ميكروب آن از چشم وارد مي شود .
در راستای اینکه بحران بی شوهری در جامعه امروز به وجود آمده کلیه خانمهای محترم می تونن از روش های زیر استفاده کنن و البته مراقب باشن که سوءاستفاده نکنن .
۱ـ روش کوزه ای : همان روش قرن های قدیم که دختر کوزه به دوش به سمت رودخانه می رفت پسر به کوزه می خوره کوزه بشکست و بعد چنین گفته اند که : اگر با من نبودش هیچ میلی ... چرا ظرف مرا بشکست لیلی
نتیجه گیری : بحران ازدواج حال حاضر بخاطر لوله کشی شدن آبه .
۲ـ روش عرفانی : چهل شبانه روز جلوی خونه رو آب و جارو میکنی و ده تا شمع روشن می کنی شکلات بین مردم تقسیم می کنی تا مرد آرزوهات بیاد.
نتیجه گیری : در صورت کمبود شمع می تونین فانوس هم روشن کنین .
۳ـ روش سوسکی : بخاطر ترس از یه سوسک که حتی می تونی خودت اون رو تو خونه یا کوچه کار بزاری همچین محکم می پری تو بغلش و بهش می چسبی که هیچ جور نتونه تو رو از خودش جدا کنه .
نتیجه گیری : با تشکر از کلیه سوسک های محترم مقیم مرکز و حومه .
۴ـ روش تیپ : انواع تیپ های مختلف روی خودت پیاده می کنی بیست و دو کیلو لوازم آرایش روی خودت خالی می کنی و سعی میکنی تا آنجا که ممکن است لباس ها مورد توجه باشند طوری که هرکس که تو خیابونه مجبور بشه حتما یک بار شما را نگاه کنه بعد گوشه خیابون می ایستی تا شوهر مناسب سوارت کنه .
نتیجه گیری : خطر احتمال از بین رفتن آبروی چندین و چند ساله تان وجود دارد اما چون به خاطر ازدواج است مسئله نیست این دفه !
۵ ـ روش خر خونی : تو کلاس و مدرسه و دانشگاه نمره بیست کلاس می شی بالاخره تو کل سال های مدرسه یه خر خون دیگه پیدا میشه که بیاد سراغت و باعث بشه که نترشی .
نتیجه گیری : اگه شوهر پیدا نشد تا مقطع دکترا ادامه بدین و بعد ترک تحصیل کنین.
۶ ـ روش مایه داری : با دوستان توی انواع پارتی های شبانه و پیست های اسکی و باشگاه های بیلیارد و بولینگ هر کوفت و زهر مار دیگری که می تونی شرکت می کنی و حواست فقط به یه شوهر مناسب هست تا چیز های دیگه . نتیجه گیری : سعی کنین همیشه چند میلیون در کیف خود داشته باشین.
۷ـ روش مذهبی : توی انواع مجالس مختلف مذهبی شرکت می کنی توی هیچ چیز کم نمی آری جایی نیست که مراسمی باشه و تو اونجا نباشی تا بالاخره یه شوهر گیرت بیاد .
نتیجه گیری : التماس دعا خواهر .
۸ ـ روش فامیلی : یه کاغذ بر می داری و اسم تمام پسرهای فامیل از سن پنج تا پنجاه ساله رو که ازدواج نکردنن رو روش می نویسی بعد شروع به بررسی و تفکیک می کنی و اونهایی که شرایط را دارن رو انتخاب می کنی و یه برنامه ریزی برای عملیات تاکتیکی که بلاخره یه کدوم رو خفت کنی .
نتیجه گیری : می تونین روی یه بچه پنج ساله برای بیست سال آینده برنامه بریزین
۹ ـ روش نامردی : جلوی یکی از این ماشین های پلیس یه دفعه می پری پسره رو می گیری تو بغلت و دستت رو میکنی تو دستش و ازش... (سانسور ) می گیری تا بعد از تعهد توی کلانتری مجبور بشه که باهات ازدواج کنه. البته این روش برای اونهایی است که از کلیه روش های بالا نا امید شده اند.
نتیجه گیری : در تعهد نامه کلانتری حتما مقدار مهریه را ذکر کنین
روزي، وقتي هيزم شكني مشغول قطع كردن يه شاخه درخت بالاي رودخونه بود، تبرش افتاد تو رودخونه. وقتي در حال گريه كردن بود، يه فرشته اومد و ازش پرسيد: چرا گريه مي كني؟ هيزم شكن گفت كه تبرم توي رودخونه افتاده. فرشته رفت و با يه تبر طلايي برگشت. "آيا اين تبر توست؟" هيزم شكن جواب داد: " نه" فرشته دوباره به زير آب رفت و اين بار با يه تبر نقره اي برگشت و پرسيد كه آيا اين تبر توست؟ دوباره، هيزم شكن جواب داد : نه. فرشته باز هم به زير آب رفت و اين بار با يه تبر آهني برگشت و پرسيد آيا اين تبر توست؟ جواب داد: آره. فرشته از صداقت مرد خوشحال شد و هر سه تبر را به اوداد و هيزم شكن خوشحال روانه خونه شد. يه روز وقتي داشت با زنش كنار رودخونه راه مي رفت زنش افتاد توي آب. هيزم شكن داشت گريه مي كرد كه فرشته باز هم اومد و پرسيد كه چرا گريه مي كني؟ اوه فرشته، زنم افتاده توي آب. " فرشته رفت زير آب و با جنيفر لوپز برگشت و پرسيد : زنت اينه؟ هيزم شكن فرياد زد: آره! فرشته عصباني شد. " تو تقلب كردي، اين نامرديه " هيزم شكن جواب داد : اوه، فرشته تو منو ببخش. سوء تفاهم شده. مي دوني، اگه به جنيفر لوپز "نه" مي گفتم تو مي رفتي و با كاترين زتاجونز مي اومدي. و باز هم اگه به كاترين زتاجونز "نه" ميگفتم، تو مي رفتي و با زن خودم مي اومدي و من هم مي گفتم آره. اونوقت تو هر سه تا رو به من مي دادي. اما فرشته، من يه آدم فقيرم و توانايي نگهداري سه تا زن رو ندارم، و به همين دليل بود كه اين بار گفتم آره.
نكته اخلاقي: هر وقت مردی دروغ ميگه به خاطر يه دليل شرافتمندانه و مفيده است .
1.گربه دستش به گوشت نميرسيد ميگفت عيب ي نداره بجاش سويا ميخورم ! 2.يك سوزن به خودت بزن نباشه! 3.با حلوا حلوا كردن مرده خور سير نميشه ! 4.خر ما از كره گ ي HIV ولي مواظب باش آلوده به بود ! 5.مرغ همسايه سوخاريه ! 6.يارو پول نداشت خونه بسازه ميگفت شهردار ي تراكم abs ترمزش نميده! 7.يكي رو تو ده راه نميدادن سراغ گرين كارت رو ميگرفت!
مدتی می شد که در آن شب تاریک پشت دیوار خانه شان قدم می زد و بی خبر بود از اینکه پسر خلاف همسایه مدتی است که او را زیر نظر دارد. جوووون ، جیگرتو بخورم عجب رون و سینه ای . پسر خلاف همسایه اینها را گفت و در یک چشم بر هم زدن پرید و او را سخت در آغوشش گرفت تا ببرد در جای خلوتی و به کام دل برسد. و فردا پسرک همسایه، تمام روز در به در دنبال چاقترین مرغش می گشت !